یک هفته از بیماری میگذرد. سرپا شدم الحمدلله اما هنوز خستگی زودرس و ضعف دارم. خانواده هم الحمدلله ربّ العالمین سرپا شدند. امروز رفتم حمامِ عافیت. قشنگ بیماری را کیسه کردم و لیف کشیدم و سنگ پا زدم و از تنم زدودم. بعد بسم الله الرّحمن الرّحیم گفتم و غسل جمعه و زیارت و شهادت را با هم انجام دادم. آمدم بیرون و رفتم زیارت. الحمدلله که جزو ارقامِ اموات نشدیم و خدا باز هم به دیدۀ عنایت به من و خانواده و عزیزانم نظر انداخت. در حرم نشستم و برای اباعبدالله _جانم به فدایش_ چند قطرهای اشک ریختم. الحمدلله که هنوز هم این چشمها برای ارباب اشک میریزد. الحمدلله که عافیت حاصل شد و هنوز خدا اجازۀ نام ِ ارباب را بردن به این تن ِ رنجور از گناه میدهد.
حالا وقتِ روضههای عملی داشتن برای آقاست. خبرِ اینکه ژاپن تزریقِ واکسنِ آمریکایی مدرنا را متوقف کرده و مواردی از آلودگی در این واکسن دیده شده را دو روز پیش دیدم. اما حالِ مساعدی برای کار کردن نداشتم. امروز برای پست کار کردم و کوبیدم توی دهانِ آنها که وقتی امام خامنهای همان اول اجازۀ ورودِ این واکسن را ندادند، دهانهای دریدهشان را باز کردند و شکرِ اضافه خوردند!
گرچه گاوها همیشه گاوند، اما لازم است اینجور وقتها لگدی بهشان بزنی و میزان نفهم بودنشان را یادشان بیاوری و به ماما که افتادند از خنده ریسه بروی :)
من هنوز هم میگویم؛ اگر عرضۀ براندازی داشتند، این کار را میکردند! چون عرضهاش را ندارند چپیدهاند توی مجازیهایشان و اینجا ماما میکنند و از قضای روزگار هم هی گاوشان دوقلو میزاید :)
.
.
.
امام حسین علیه السلام را هم گفتند خارجی است! گفتند صلاحِ امّت را نمیداند! (همانها که دربارۀ برادرش وقتِ صلح هم همین را گفتند!) (دربارۀ پدرش هم همین را گفتند هر وقت و هر زمان که کاری کرد!)
کلا همیشه عدهای اعم از مذهبی و غیرمذهبی هستند که یا عقبتر از ولیّ فقیهشاناند یا جلوتر! وَ دقیقا همینها هم همیشه ضربه میخورند و مضحکۀ خاص و عام میشوند! ولیّ فقیه را فقط باید گفت چَشم! و اگرنه دورِ دنیا چشمشان را مثل ِ حالا که آبروی واکسنِ آمریکاییشان رفته و تشتشان از بام افتاده و صدا داده خوب کور میکند :)
.
.
.
قرار است دانهدانه آنهایی که به امام خامنهای نقد داشتند و خیال میکردند خیلی میفهمند(!)، مذهبی و غیرمذهبی، زنگ بزنم و لگدی که گفتم را نثارشان کنم :)
انّی سلم لمن سالمکم
و حرب لمن حاربکم
و ولیّ لمن والاکم
و عدوّ لمن عاداکم!
نه از همین گریه و روضههای اشک تمساحی ِ بیاثر و بیخاصیت!
|| باید شش هفته صبر کنم تا بتوانم واکسن بزنم :( چقدر ذوق داشتم نوبتم شود با افتخار میروم و میگویم: فقط برکت :) ||
|| یکی از آشناها افتاده دنبال ِ کپسول گاز جور کردن برای همسایگانِ عزیزِ افغانستانی که پناهنده شدند به ما و در مرز آوارهاند. میشود من هم بروم کمک؟ دیگر ناقل نیستم؟! باید بروم آمار بگیرم از این ویروسِ وحشیِ در بدنم. ||
|| بدونِ عمل چطور میشود برای امام حسین علیه السلام عزادار بود؟! ||