چند روزه درگیرم... از این سایت به اون سایت... از این کانال به اون کانال... از این رفرنس به اون رفرنس... میخواستم با دست پر اینجا بنویسم اما پرتتر از اونی بودم که فکرش و میکردم!
من اسماً شیعهام... رسماً مُحبّ هستم... میدونین که این دو تا زمین تا آسمون فرق داره... آرزومه... رؤیامه... یک روز مونده به مرگم رسماً شیعه باشم... که اگه رسماً شیعه بودم برای یه پست ِ ناقابل گذاشتن واسه اوضاع افغانستان دستم اینقدر خالی نبود!
به قول خانم بذر، بهم برخورده! خیلی هم برخورده! من راجع به رضا پالونی که عمرم به دیدن روی نحسش قد نمیده میتونم ساعتها مباحثه کنم ولی از افغانستان که زمانۀ خودمه و باااااااااید در موردش بدونم در همین حد میدونم که ردّ پای وضع امروزشون میرسه به 11 سپتامبر و باز هم آمریکای ملعونِ منفور!
از وقتی اشرف غنی ِ خائن کشور و دو دستی تقدیم کرد و مثل شاهِ گوربهگور شدۀ پهلوی ما سوار گاری شد و در رفت، در تلاشم یه پست بنویسم، ولو دو خط! خصوصا که در محرّمیم و آدم بیشتر خجالت میکشه هر شب تو هیئت میگه کلّ یومٍ عاشورا و بعد شمر و یزیدِ زمانهش و نمیشناسه دو خط بنویسه!
فردا_پسفردا با چه رویی به سر و سینه بکوبم حسین حسین(ع) بگم وقتی کشورِ مسلمانِ همسایهمون سقوط کرده و من حتی در حد دو خط نمیتونم تحلیل کنم چرا؟!
سوریه رو میتونم... بوسنی رو میتونم... فلسطین و غزّه و لبنان رو میتونم... بحرین و یمن رو میتونم...
(تازه اگه اینها هم فکر خوشبینانه و مغرورانۀ خودم نباشه!)
ولی چرا هیچوقت روی افغانستان دقیق کار نکردم که بتونم امروزش رو تحلیل کنم؟!
واقعا چرا؟!
خیر سرم چه جوری منتظر امام زمانم و آقا بیا آقا بیا راه انداختم، بعد از امّت اسلامی بیخبرم؟!
پس من چه فرقی با کوفیها دارم؟!
اونام گفتن بیا بعد اینقدری معاویه و یزید رو نمیشناختن که به تحریف و تشکیک نرسن و امام رو غریب نذارن!
اگه یه منافقی... یه خائنی... یه غرض_مرضداری... اصلا یه اهل سؤالی به من گفت چرا در مقابل طالبان سکوت کردید و تو اوضاع افغانستان مثل سوریه و عراق دخالت نکردید چی بگم؟!
تو همه کانالا نوشتن که چون افغانستان از ایران کمک نخواسته ولی سوریه و عراق خودشون کمک خواستن، تازه بحث حرم شیعیان هم وسط بوده، خب؟! این و که بچه هم میدونه! من اگر اینم نفهمم که خیلی شوتم!
تحلیل!
فهم!
درک!
نه فقط برای دفاع و مباحثه و مناظره ها! نه!
من معتقدم باید یه منتظر ظهور اینقدری بدونه که حتی اگر نتونست مباحثه کنه،
حداقل بتونه خودش رو محکم نگه داره! بدون تزلزل!
یه بچه هیئتیِ ولاییِ انقلابی باااااااااااااید در حدی بدونه که حتی اگر نتونست اثبات و دفاع کنه،
طوفانِ هجومِ عقاید ِ مختلفه هم که وزید،
ریشههای باور و عقیدهش قرص و محکم پابرجا بمونه!
این غُصۀ عاشورای منه!
این دردِ شبِ تاسوعای منه...
باید برم روی افغانستان؛
این ملّتِ مسلمانِ مظلوم
کار کنم!
باید تحت هر شرایطی قرص و محکم باور داشته باشم افغانستان از آمریکا خورد...
از بازیِ مسخرۀ 11 سپتامبر!
برای شروع
به نیّت ِ عزاداریِ اربابِ غریبم
به نیّتِ یاریِ امامِ زمانم
قربة الی الله
مستند بیست سال رو میبینم: لینک